روزانهها
همه- زهرا امیر ابراهیمی کاری از محسن نامجو
دستهها
جدیدترین یادداشتها
همهنویسندگان
- مجید 148
بایگانی
- فروردین 1393 2
- بهمن 1392 1
- آذر 1391 1
- دی 1390 1
- بهمن 1389 2
- دی 1389 1
- اسفند 1388 2
- بهمن 1388 1
- دی 1388 1
- آذر 1388 1
- آبان 1388 1
- مهر 1388 1
- مرداد 1388 1
- تیر 1388 2
- خرداد 1388 3
- اردیبهشت 1388 3
- فروردین 1388 1
- بهمن 1387 1
- دی 1387 1
- آذر 1387 2
- آبان 1387 2
- مهر 1387 1
- شهریور 1387 2
- مرداد 1387 1
- تیر 1387 2
- خرداد 1387 1
- اردیبهشت 1387 4
- فروردین 1387 2
- اسفند 1386 2
- بهمن 1386 3
- دی 1386 2
- آذر 1386 2
- آبان 1386 1
- مهر 1386 3
- شهریور 1386 3
- مرداد 1386 2
- تیر 1386 2
- خرداد 1386 3
- اردیبهشت 1386 2
- فروردین 1386 3
- اسفند 1385 1
- بهمن 1385 3
- دی 1385 4
- آذر 1385 4
- آبان 1385 3
- مهر 1385 1
- شهریور 1385 1
- مرداد 1385 1
- تیر 1385 3
- خرداد 1385 5
- اردیبهشت 1385 4
- فروردین 1385 2
- اسفند 1384 5
- بهمن 1384 2
- دی 1384 2
- مهر 1384 3
- شهریور 1384 3
- مرداد 1384 4
- تیر 1384 5
- خرداد 1384 10
- اردیبهشت 1384 2
- فروردین 1384 3
- اسفند 1383 5
برگزیدگان شهر ما
برگزیدگان سنت شیرینی است که این سالهای آخر در بین دانشجویان نیشابوری برگزار می شود. آنها که سال پیش یا سالهای پیش دانشجو شدند، تجربه شان در مورد انتخاب رشته و شهر را مجانا در اختیار آنهایی قرار می دهند که تازه می خواهند دانشجو شوند. چه بسا آنهایی که سال پیش از همین برگزیدگان مشورت گرفتند سال بعد به همین جمع پیوستند تا دین خود را به بقیه ادا کنند.
تا آنجا که سراغ دارم جمع خودمانی، دوست داشتنی و بی ریا است. از پول تلفن گرفته تا شب شام و استفاده از دست به جای همزن شربت( قابل توجه آنهایی که از آن شربت خورده اند) از حرف و حدیثهای بعد که عموما شامل خانمهاست و اتفاقات اردوهای بعد و .... همه و همه جزو خاطرات شیرین برگزیدگان است.
برای ما سابقه دارها اینها پژواک کمرنگ روزهایی است که دیگر بر نمی گردند و ما از این گردونه خارج شدیم که باید چنین می بود و باشد.
پ.ن1 : بابا حمایت، بابا پشتیبانی از کار فرهنگی، بابا فرهنگ. تحصیلات. بابا ریاست شورای شهرستان، بابا .... لااقل عکسش را هم می چسباندید تا این چهره محبوب و خدوم مردم نیشابور را می دیدیم. خب شاید دوره بعد بهش رای دادیم. آره بابا... راستی از گلدمایند و شبکه های هرمی چه خبر؟
پ.ن2 : از فیه ما فیه : " فرمود که مرد را دو نشان است عظیم. یکی شناخت، دوم باخت. بعضی را شناخت هست باخت نیست بعضی را باخت هست شناخت نیست. "
البته سپهرآیینان اسفراین هم یه همچین سنتی دارند. دقیقا با همون شربت های خوشمزه!
بد بخت اون بیچا ره هایی که رفتن اونجا مشاوره انتخاب رشته!!
یادش بخیر..............
من هم پارسال از این دوستان مشاوره گرفتم برای رشته ای که اصلا دلم نمیخواست برم و اونجا مطمئنم کردن که اون رشته رو قبول نمیشم! اما قبول شدم! بماند که بعدها کم کم از این رشته خوشم اومد!
سلام
آفرین به کسانی که سعی دارند به بقیه کمک کنند!
جالبه ..
موضوعاتی که انقدر مهم می شه که یکی مثل آقای رخصت
تصمیم می گیره اونو تو وبلاگش ثبت کنه ...
جالب تر همون دلیلی که آدم بهش می خنده که مهم نیست زیاد...
کاش حرفای ما بوی خودشو می داد و هیچوقت طعم کنایه نداشت
البته شاید اونجوری هم حرفی نبود برای ...
به قول یک دوست:
maybe or maybe not
شغاله رو از انجمن انداختن بیرون گفت : از گلد ماین چه خبر
راستش از اون که خبر نداریم اما خبر رسیده آقا مجید که توبرشو از خاک مهندس پر کرده تازگی به جمع مشتی به ظاهر اصلاح طلب رفته و تو جلسه ۳۷ به شرطی که جار نزنه دعوت شده . البته این جلسات خوش بینانه ربطی به کاندیداتوری های احتمالی خانم رییس شورا : سخاوتی نداره ولی کلا واسه پر کردن اوقات فراغت مجید جون لازمه . اما این خانوم که باورش شده واسه خودش کسی هس نمی دونه هر جا مجید جون رفت بوی کثافتش تا ابد موندگاره .
وای از این همه تنوع طلبی مجید جون . مگه همون دخترای هم سن و سالت چه شون بود که به صیغه پیر پاتال انصاری چسبیدی.
ادعای اصلاح طلبی به چه قیمتی پا کوتااااااااه .
برای روشن کردن مسائل باید چند تا مطلب را ذکر می کردم:
1- به قول معروف " در شهری که پلیس نیست، قورباغه تیرانداز می شود". در شهری هم که نسل روشنفکرانش سکوت را "برگزیده " باشند، جوجه سیاسی هایی مثل حاج آقا مجید آقا تریبون می خرند و روی منبر می روند. جالب آنکه برای صرفه جویی، وبلاگ رایگان را به سایت ترجیح می دهند!
پیشنهاد : ستوان دوم وظیفه مجید جونی ( زیاد شد) ، می تونی کمی از ننه جون سخاوتی قرض بگیری، داداش!
2- مجید جونی، جمع "برگزیدگان" ، خودمانی، دوست داشتنی و بی ریا است، به همین علت هم امثال شما هیچ وقت در آن نبودید و نیستید و نخواهید بود .
پیشنهاد: یک ... خورنامه بنویس بیا پابوس، شاید پارکابی استخدام شدی، البته شاید!
3- حاج مجید آقا، ما شما را به سابقه داری قبول داریم، منتها سابقه در بردن خانم های دندانپزشکی و فرانسه و ریاضی و ... به طرقبه و شاندیز و گاهی اوقات هم خانه....!!!!
پیشنهاد : حتما یه تست بیماری های جنس.. از خودت بگیر، داداش!
4- شما مجید جان حتما باید یه کلاس بری بفهمی، اون گلدماین است نه به قول نیشابوری ها گلدمایند!!!
پیشنهاد : از معلم 14 ترم کلاس انگلیسیت شکایت کن، داداش!
5- در ضمن از همین الان پشت سر خانم س.مح... یک حرف و حدیث هایی هست. شما که بیشتر در ارتباطی، شفاف سازی کن.
پیشنهاد: یک زنگ بهش بزن، از دستت شاکیه چرا سر قرار نمیری!!!!
6- می بینم که عکس تبلیغی رو هم انداختی، از جهتی خوبه که لازم نیست پول دوربین بدی چون دوربین م.گ هست. از جهت دیگه اینکه احتمالا سال دیگه بالای همون درخت، در حال نصب پرچم، باید عکس بندازی منتها پایین پرچم رو هواشو داشته باش، سخاوتی سمت "مسئول فرهنگی رنگ زنی جدول های کنار خیابان" رو داره. ( به قول خودش) البته ما بدون عکس و تفصیلات هم به حاجیه خانم سخاوتی رای می دیم منتها به شرطها و شروطها!!!!
پیشنهاد: به دنبال آدم با بته تری بگردید!!!
7- در ضمن این فرزانه خانم کیه، آمار بده ما هم بریم تو کارش، بی معرفت تنها تنها!!!!
پیشنهاد: هوای همکارها رو داشته باش دیگه.
8- در ضمن فکر کنم در حدیث فیه مافیه ، برای احوالات شما، گزینه دو صحیح می باشد. دکتر توکلی (رئیس سازمان سنجش)
پیشنهاد: فکر نکنم پولت برسه اما اگه رسید دکتر رو هم بخر!!1
تبصره 1: در ضمن هر کی اطلاعات بیشتر خواست، بیشتر به نظرات این وبلاگ مراجعه کنه!
تبصره 2 : ضرب المثل جدید " شغاله دستش به شربت نمی رسید می گفت با دست هم می زنن!!! "
متاسفانه باید بگویم آن مطالب را که خواندم هیچ حس خاصی پیدا نکردم و قضاوت را به خوانندگان وا می نهم تا سره را از ناسره بازشناسند که چندان هم مشکل نیست؛ زیرا پرواضح است که آنها که قوه نقد علمی ندارند به چه حربه هایی متوسل می شوند تا اذهان را مشوش کنند. اما وقتی می بینم که برای دو خط چنین برآشفته و پرهیاهو زبان در کام چرخانده اید و از ساعت 2:34 تا 10:13 آرامش از شما ربوده شده است؛ در می یابم که کلامم به واقع اصابت کرده است. همیشه آنان که سابقه کار اجتماعی موفق دارند به انواع اتهامات متهم می شوند. گوش ما از این هجو و هزل گوییها پر شده است برادر! سخن تازه بگو.
گناه مردم رو ...!
عکس بکار رفته رو من گرفتم از رو بروی بانک ملی مرکزی.
پس نتیجه می گیریم دوربین م.گ نبوده...!
سایر عکس های روز برگزیدگان واقع در محل مدرسه موجود است. هر وقت خواستید ما در خدمتیم.
با تشکر
سلام عزیزم
وقتی گفتی وبلاگو بخون فکر کردم چیزی از من نوشتی مجید جان
منم کلی نارحت شدم شاید صحبتایی که کردیم و البته نباید تو جمع می گردیم باعث شده این طور فکر کنی
خلاصه کنیم مجید جان اگه چیزی باشه که منو ناراحت کنه به تلفن راحترم . اونچه که انصاف هست اینه که همیشه ملاحظه شرایطت رو بکن و زود هم قضاوت .
گنه کرد در بلخ آهنگری به ...............
من یاد گرفتم حرفا مو تو صورت کسی بگم نه جوره دیگه .
از این که هنوز جسورانه و پیوسته قلم می زنی خوشحالم .
هو ا.. العلیم
نیمه سیب تو
برادر عزیزم!
خوب است که در هیچ جای این کامنت هم مطلبی مبنی بر این که صاحب آن هجو نامه ها شما نیستید نیامده است. خیلی دوست داشتم که می توانستم چون شما آبروی کسانی که نمی توانند از خود دفاع کننند را ببرم بدون این که از خود نام و نشانی بگذارم. غافل از اینکه قلم هر کس حتی اگر ناسزاگو باشد بویناک است و به قول حضرت شیخم بوی دهان بیان کند تو به زبان بیان مکن. اگر حتی یک درصد به کذب بودن مطالبی که آورده اید شک داشتم آن را پاک می کردم تا کسی مطلع نشود چون معتقدم آبروی مومن مثل خون اوست. آن را که حساب پاک است از محاسبه باکی نیست.
مجالی پیش آمده تا نکته هایی را در قالب پاسخ به شما متذکر شوم:
• بازار سیاست میدان کارزار نامردی ها و نامرادی هاست. اگر کسی پا به چنین صحنه ای می گذارد نباید انتظار تحقق آرزوها و امیال خود به تمام و کمال باشد. گاهی پیش می آید که انسان در طی مدت سکوت اختیار کند و زبان در کام کشد.بر صحنه بودن به قیمت بی اعتبار شدن است.
• مکاتب عرفانی ما بر این نکته تاکید دارند که جوهره اصلی کمال انسان حرکت است بنابر این اگر کسی بفهمد که در جایی ماندگار شده است باید بداند که راه به خطا می برد و به زبان ساده تر درجا می زند. اگر کسی هنوز که هنوز است برگزیدگان را اجرا می کند باید بفهمد که یعنی از برگزیدگان بزرگتر نمی شود ؛ حد او همان است که طی این 4 سال بوده است و نتوانسته است فراتر برود. برعکس کسی که از این مرحله ها گذر می کند و روز به روز نو می شود و جبهه های تازه را در می نوردد خود را می یابد و می شناسد چه غم دارد که کسی بگوید از انجمن بیرون انداخته شده است ( گرچه که می دانم که شما در نوشتن اینها جرات مطرح کردنش رابا هیچ یک از دوستانمان در انجمن و برگزیدگان نداشته اید )؟ او حقیقت را خود می داند و واقعیت را می سازد.
گفت از بانگ و علالای سگان
هیچ واگردد ز راهی کاروان؟
یا شب مهتاب از غوغای سگ
سست گردد بدر را در مسیر تگ؟
• معمولا وزن سیاسی افراد از پایبندی به اصول و مبانی ریشه می گیرد. کسی که روزی در پای این پرچم و جناح و آفتاب دیگر به دامان دیگری پناه برد شان و منزلت خود را تا تبلیغات چی پایین آورده است. یا فرد اصلا به این مبانی و اخلاق سیاسی پایبند نیست یا اصلا از وجود چنین قواعدی بی اطلاع است که در هر صورت از مقبولیت اجتماعی می کاهد.
• گرچه که نمی خواستم حرمتها شکسته شود و سابقه دوستیمان مکدر به این آلودگیها نگردد اما فرصت را غنیمت دانستم تا مطالبی که فکر می کردم به عنوان برادر کوچکتر شما مفید واقع گردد برای شما بیان کنم و گرنه پاسخ به هجونامه شما چندان مشکل به نظر نمی رسد.
تا جایی که من یکی خبرشو دارم و اینور و اونور شنیدم و خوندم تحت حمایت کرمانی بوده نه سخاوتی یا هر کس دیگه!
در ضمن بروبچ برگزیده شده برای برگزاری برگزیدگان(!) قضیه ی اون صدهزار تومان و مهمونی اون شب چی بوده؟
البته فکر نمیکنم به انتخابات دوره ی بعد و این جور چیزها ربطی داشته باشه! شمایی که اینجا کامنت میذاری و از خودتون تشکر میکنی یه کم شفاف سازی کن!
ببخشید مجیدخان که از وبلاگ شما استفاده ی ابزاری میکنم برای نوشتن این مطالب!
برای من که تو شرایط هر دو صنف بودم این دوئل اینترنتی که حاصلی جز افزایش اختلافات قدیمی بین این دو نفر( آقای مجید خان رخصتی و اون دوست دیرین آشنا که نمی دونم چرا اسمی از خودشون نیاوردند) نداره خیلی جالبه.
و دو کلام با این دو دوست قدیمی :
اول با دوست عزیزم ج. شکارچی ...
ما آدما وقتی به آخر خط می رسیم راهی جز این نداریم . همیشه آخرین ترکش تیر های کینه و حسادت بازی کردن با آبروی رقیب است. و این همون لحظه اوج ذلت و ناتوانی است( که بار ها دیده و شنیده ام سخنرانی های غرای حضرتعالی را در این مورد با چشم و گوش خویش و از زبان دوستانی که دائم دم از مراد و مریدی با شما میزنند)
پیشنهاد: عزیزم به تفاوت سنی ات با دوبری هات دقت کن. داری وارد دهه چهارم از زندگی ات میشی. تا کی....؟؟
تذکر دوم در باب حزب حضرتعالی است . نمی دونم چرا کسی که دائم پیگیر کارهای مهندس مظفری نماینده شهر مون است ( هر چند که از هیچ فرصتی برای تخریب چهره ایشان و بالا بردن منزلت خودشان در منظر عموم!!!!!! نمی گذرند) باید تحت لوای شخصیت شناخته شده ای چون ( به اصطلاح مهندس) کرمانی دست به برگزاری برگزیدگان بز نید . لطف کنید مفهوم این حرکت استراتژیک!!!!! رو توضیح دهید. نکنه از این طریق پست بهتری در ایر......رو در انتظار شماست؟
نتیجه اخلاقی: آدم در یک جناح خاص جزیی نا قابل باشد بهتر از این است که در همه طرف منفور عام و خاص.
پیشنهاد: مشکلی دارم ز دانشمند مجلس باز پرس...... توبه گویان خود چرا توبه کمتر می کنند؟
و چند کلام با دوست خوبم مجید خان رخصتی:
حضور در اجتماعاتی چون برگزیدگان جدای مسائل حاشیه ای بسیار لذت بخش و خاطره انگیز است. و شما که چند دوره است که محروم مانده اید( به هر دلیلی!!!!) فرصت عزیز ی را از دست داده اید که جبرانی ندارد.
به قول خودت آبروی مومن مثل خون است . نمی دونم عضویت در گلد ماین یا ... گناه است یا نه. ولی اگر حتی یک درصد هم احساس میشد که با نوشن اون کلمات ممکن آبروی کسی لکه دار بشه نباید بیان میشد.
به قولی :
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش........هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت.
و حرف آخر:
کاش میشد صحنه هایی که شما دو دوست قدیمی!!!! در حضور دیگران از هم تمجید می کردین و قربون صدقه هم می رفتین رو به طریقی نشون سایر دوستان میدادم تا همه بفهمند شهوت قدرت چه بر سر دوستی ها می آورد .
سلام
برای روشن شدن دوستان و اینکه در طول این سه سال تقریبا از همه بیشتر در امور برگزیدگان بودم باید بگم:
1- برای حمایت از این برنامه ما ابتدا مزاحم شورای شهر شدیم تا اسم یک شخص یا اشخاص پای کار نباشه اما متاسفانه وقتی خانم سخاوتی و آقای درودی برای روز خبرنگار که من نمیدونم این خبرنگارا ( به خصوص خیام نامه) چه کاری برا نیشابور کردن 150 هزار تومان تصویب می کنن اما برا 2000 داوطلب یا نه کمتر همون 500 نفری که به برگزیدگان امدند 100 هزار تومانی که هیچ کس نرفت تا بگیره ، ما مجبوریم راه دیگه ای رو انتخاب کنیم. در ضمن اینکه هزینه این دوره بسیار بیشتر از این مبلغ اهدایی این بزرگواران شورا بود.
2- مجید جان، بازی کردن با لغات آسونه اما چیزی که سخته بدست آوردن دل ها و حفظ آنهاست که خودت خوب می دونی تا حالا چه کار کردی!!
3- من به شخصه تا جایی که بتونم با برگزیدگان می مونم چون لبخند و گریه مادر آرش رو که پارسال اومد برگزیدگان یادم نمی ره که چقدر ما رو دعا کرد. البته این مسائل شاید برا شما مهم نباشه اما واسه من از هر حزب و جناح و این سیاسی بازی های مسخره مهمتره!!
4- البته مادر آرش تنها نبود. خیلی از بچه های دیگه ای بودند که متاسفانه یا درآمد نداشتند یا اطلاعی از انتخاب رشته که بوسیله مشاوران خاصی سرکیسه شده بودند... لازمه یکی به فکر اونها باشه.. حالا هر کی که می خواد پشت قضیه باشه، باشه ، برا من مهم نیست.
5- به هر حال این متن رو از روی هر غرضی هم که نوشتی مهم نیست. اما فکر نکنم حق داشته باشی تو مساله ای که حداقل 50 نفر یکی دو هفته روش وقت گذاشتن و این برنامه براشون خیلی با ارزشه، این طور اظهار نظر کنی..
6- این برنامه از وقتی من اومدم رایگان شد و همین طور هم می مونه. ما کسی رو مجبور نکردیم که به ما مراجعه کنه و پولی هم نگرفتیم که بعد کسی شاکی بشه. در عین حال که همیشه با همه وجود کار کردیم تا بهترین ارائه رو داشته باشیم و همه راضی باشن. کسانی که اومدن فقط چند ساعت وقت تلویزیون نگاه کردنشون رو گذاشتن و فکر کنم معامله خوبی هم کردن...
7- یکی از بزرگترین دلایل من برای موثر بودن برگزیدگان، حضور بچه های مشاوره دهنده است که خودشون زمانی مراجعه کننده به برگزیدگان بودند . اگه کار بد بود این اتفاق نمی افتاد.
8- بگذریم... همیشه آدم هایی که خواستند رویه های معمول غلط رو عوض کنند مورد بی مهری بودند.. زمان ثابت می کنه که کی کار درست رو انجام داده..
9- من اظهار نظر در مورد دست یا غلط بودن این برنامه رو به عهده وجدان عموم می گذارم که برخلاف شما بدون هدف خاص و غرض ورزی نظر می دهند.
من ا... التوفیق
حسین جان عزیز.
آنچه که آمد در پاسخ به آن اتهامات بی پایه ای است که در نظرات قبلی آمده است وگرنه من هم با مطالبی که شما آورده ای موافقم و تایید می کنم اما استفاده ابزاری از انجمن عطار را نه!
به به آقای رحمانی! ممنون از اینکه روشنمون کردین! خوب این جوری خیلی بهتر شد! حقیقتش باید بگم من یکی شما رو خیلی قبول دارم مرسی از توضیحاتتون البته یه چزهایی هنوز مونده اما همین حرفهای شما و توجهتون واسه ما خیلی ارزش داره! درواقع به خاطر همون قبول داشتن شما یک نفر َ.از بین اون همه آدم هست که من به خیلی دلایل دیگه و مسائل دیگه و آدمهای دیگه ای که به هر دلیلی خودشون رو قاطی شماها کردن و اهداف دیگه ای دارن اهمیت چندانی نمیدم! من خودم منتظر برگزاری این برنامه مثل هرسال بودم تا بیام و جز اولین نفراتی باشم که اونجا به دیگران کمک می کنند اما آشنایی با یه سری از اون بچه ها و اطلاعی که از جو نه چندان جالب برنامه هاشون داشتم مانع این کار شد! حتی قبول داشتن شما یه نفر هم نتونست منو راضی کنه اما امیدوارم سالهای بعد بتونم بیام! کیه که از کمک به دیگران ناراحت بشه؟
من تا امروز فکر می کردم که سرکار خانم دکتر مطهره سخاوتی فقط به نشریات پول میده تا براش بنویسن نمی دونستم به وبلاگ نویس ها هم پول میده! خانم دکتر منم هم اگه پول میدی می تونم برات ایمیل بنویسم
والله تا حالا هر اسمی که از ایشون اومده دوستانی آورده اند که کامنت گذاشته اند. ما قلممان را به اینها آلوده نمی کنیم. این را به کسانی بگین که ::حمایت ریاست شورای شهرستان:: را به قیمت آبروی انجمن و ... معامله می کنند و بر سر در شهر جار می زنند که بیایید این چهره خدوم چه کارها که نمی کند.... وبلاگ من هنوز به اسم کسی آلوده نشده است.
آقا مجید
گر می نخوری طعنه مزن مستان را بنیاد مکن تو حیله و دستان را
تو غره به آن نشو که می مینخوری صد لقمه خوری که می غلام است آنرا
اقرا باسم ربک الذى خلق،
خلق الانسان من علق،
اقرا و ربک الاکرم، الذى علم بالقلم،
علم الانسان ما لم یعلم
... «مبعث مبارک»...
به یاری و توفیق یزدان بزرگ، «نیشابور: دهلیز شرق»، یکصدمین مقاله ی «ابرشهر»، منتشر شد. در این مقاله از شکوه نیشابور در سده های میانی خواهید خواند، از روزگاری که نیشابور سبب رشک جهانیان بود و خاطرات عمارت، زیبایی و آبادانی این شهر برای رهگذران و مسافرانی که از آن عبور می کردند فراموش ناشدنی ... .
بدینوسیله، ققنوس شرق، مفتخر است شما را به بازدید از «ابرشهر: تارنگار اطلاع رسانی نیشابور» دعوت نماید. برای دستیابی به فهرست کامل مقالات «ابرشهر» به آدرس زیر مراجعه فرمایید:
http://abardex.blogfa.com
برقرار باشید
با اینکه شما اسمی از خانم سخاوتی نیاورده اید ولی حقیقت همیشه گفته نمی شود.
به قول دوستمان
آقا مجید
گر می نخوری طعنه مزن مستان را بنیاد مکن تو حیله و دستان را
تو غره به آن نشو که می مینخوری صد لقمه خوری که می غلام است آنرا
آقا مجید آقا !
از باب اطلاع رسانی دوستان و خواندن ذهنیات شما ، چند نکته ای جهت اطلاع :
ابتدائا" خدمت مبارک عرض نموده که مطلبی که شما منتسب به بنده می انگارید نگارش و نوشته اینجانب نمی باشد . گر چه اشاراتی را به نیز به آن داشته ام اما گویا هنوز به اوهامات خود پا فشاری می کنید . توصیه می کنم کمی بیشتر بپرسید تا اعتراف نویسنده در جمع چندین نفری به یاد دوستان رفیق حضرتعالی بیاید ، که اگر اینگونه نشود دستان شما به خون برادر (آبرو) قطعا آلوده شده است . البته نظر نظر دوستان و آن عزیز دوست است و هر کسی مسوول حرف خویش ، حتی شما !
بسان ارادت سابق شما به این دوست قدیمی نوک پیکان سوزش سمت ما گرفته که آنم خالی از انتظار نبوده و خرده ای به آن نیست .
جهت به عینیت رسیدن موضوع برای شما دو توصیه لازم به نظر می رسد :
یک : دوباره خواندن مطلب، کمی انصاف و تحمل ، و پرس وجو از دوستان شاهد ارادتمندتان.
دو : منطق مردمان کوچه بازار که حضور باتفاق و بررسی با هم را می طلبد که این گونه به نظر برای شما بهتر می نماید .
به هر حال مطالب تراوش شده ذهن شما هر چه باشد از آنجا که با ذهنیتی در تقابل با بنده صورت گرفته ضمن رد جمیع آنها به گواه انصاف و عقل تا حدودی بیانگر مطالبی است که چون خطابه شده به ضرورت پاسخ گفته خواهد شد و از این رو نکاتی بعرض میرساند :
آنسان که بنده در این چند ساله می شناسم شما از جمله آنانید که قطعا و به هر قیمتی از خود دفاع می کنید چه قلم کسی بویناک نماید و چه شامه کسی حقایقی را بویناک شمارد .
حساب شما برادر عزیز هم از هر محاسبه ای پاک است و اعتبار شما و سبقه تان بر همگان روشن ، پس جای هیچ نگرانی نیست .
اگر به اعتقاد حضرتعالی آبروی مومن خون اوست ، بهتر است شهادت مومن را عین آبرو بدانید و با شهادت گواهان دوست ، از عذر خویش غذر خواهی .
اعتقاد داشته اید که سیاست میدان کارزار و نامردیهاست، و گاها" بر صحنه ماندن به بی اعتباری منجر .
قطعا" از همین اعتقاد راسخ حضرتعالی است که پیشنهاد ترک جبهه مهندس و ستاد دانشجویی که صد البته خاطر مبارک است در روز قبل آغاز تبلیغات با این بیان که : " مهندس رای نمی آورد بهتر است جدا شویم ..."را توجیه می کنید و از باب توصیه دوستان چپ (!) و یا ترس از بی آبرویی شکست تصمیم گرفتید سکون اختیار نکنید و در جا نزنید .
و از همین مقام به قول وافر و غالب دوستان انجمن که جمله از ارادتمندان شمایند معرفی خود به عنوان دبیرانجمن را با وجود و حضور دبیر رسمی آن و نیز گنجانیدن خود بعنوان یکی از اعضاء برگزیدگان که روزی آمده و روزی هم رفته و دیگر نمی تواند باشد را توجیه می کنید که البته خاطره آمدن حضرتعالی را هیچ کدام از قدیمی ترها بیاد ندارند مگر اینکه نیامده رفته باشید .( ا ب متن ) و این با نان و نرخ و بروز خوردن بی ارتباط است .
برادر ارجمند !
تا جایی که به خاطر داریم اگر سهم خواهی از حمایت ظاهرا" اعتقادی یک جریان سیاسی برای شما طبیعی به نظر برسد ، ترغیب به زیاده خواهی دوستان همان حدیث نان و نرخ است .
اکنون هم اختیار جبهه جدید در صف ارادتمندان نا شکیبای قدیمی با معترضه حضرتعالی که : حرکت جوهره اصلی کمال است کاملا"متناسب است . تا البته کمال هر کس چه باشد .
آقا مجید آقا !
گرچه این تذکر به به رجال سیاسی به سان زیره و کرمان است لیکن :
وفاداری لازمه حداقل یک جریان اعتقادی است و اساس قضاوت در ماندگار ماندن هر شخص بسته به منظر منتقد ، و از آنجا که شما جز برگزیذگان چیزی ندیده اید پس خورده ای نیست ، برای دوستان اشارتی دهید تا سطوح بالاتر از برگزیدگان رادر کارنامه حضرتعالی جستجو کنند و برای خود غایت تلاش را تصور نمایند .
برادر !
تجربه جبهه های تازه که صد البته توجیه مناسب دیگری است برای زیاده خواهی شاید در صورت عدم وجود جبهه اعتقادی نخستین توجیه پذیر می نمود و لیکن هنوز آن جبهه نخست حضور شما پا بر جاست که جبهه تازه گزیده اید .
شما برادر بزرگوار اگر همان قوه تشخیص سره از ناسره راکه دم می زنید می داشتید از آنچه داغ دل انجمن است بهتر با خبر بودید ، حدیث اعتراض و تشنگی قدرت ، طیف و قهوه ویا آنروی ماجرا، یک دست با تو بودن ، حمایت کردن و آبروی انجمن را خریدن به قیمت تنها نگذاشتن جنابعالی . کمی انصاف هم بد نیست و شاید از همین رو بود که علی الرغم بیان تشویشات ، صبورانه و پیوسته قلم زدن جنابعالی موجبات خوشحالی حقیر بیان شد .
البته با توضیحات فوق لازم نمی دانم در مورد پایبندی به اصول و مبانی و وزن سیاسی چیزی بیان کنم . بهر حال قبول حمایت های مالی در هر حرکتی علی الخصوص در تشکلهای عیر دولتی مصداقی به تغییر یا حمایت از عقیده خاصی نبوده و نیست ، که اگر حمایت رئیسه جدید تیم تفکرات تازه شما در پای قضیه بود ، هیچ اتهامی که زده نمی شد نماد روشنفکری و حمایت از کارهای فرهنگی نیز جوهر قلمهایتان را باتمام می رساند . بگذریم که تمامی هوچی گران پیله کرده حواشی اگر سبقه اشاره شده در کامنت آقای رحمانی را از خود سوال کرده بودند پای پس می کشاند و اتهام در . البته این ملغمه تنها ذهنیت شما نبوده که عینا " در ابراز لطف دوستان و آشنایان دیگری از همرزمان شما پیداست .
برادر عزیز !
لزوما " در جریان فعالیت های سیاسی بودن ، فرد سیاسی نمی سازد همانگونه که ادعا کردن .
با تمامی موارد ذکر شده شما و نیز توضیحات آمده در این فرصت ، گرچه اعتقادی به شکسته شدن حرمت ها و کدورت ها در سابقه دوستیمان ندارم و شما را آنچه بودید پذیرفته ام لیکن به سودمندی مطالب شما از آنجا که به شناخت بیشتر از دوستان قدیمی انجامید اعتقادی دو چندان دارم .
چند نکته :
جان برادر !
اساس دموکراسی در شنیدن عقاید مختلف است نه در انگاشتن آن .
این اولین مطلب طول دوران نویسندگی شماست که حجم کامنت ها از خود مطلب بیشتر است ؛ حدیث دیوانه و سنگ و چاه و هزاران عاقل هم متصور نیست .
اگر کسی کسی مهندس کرمانی شد بیاد دارید که مجری آن برنامه حضرتعالی بودید . البته برخی دیگر هم بی ارتباط با رشته تحصیلی شان مهندس خطاب می شوند و احتمالا خانم سخاوتی هم که ادبیات خوانده تا چند ماهی دیگر مهندس !
بالاخره بساط مهندسین گرم گرم است .
اگر چه از ارادتمندان حضرت مولانا هستید و لیکن داعیه " ...به قول حضرت شیخم " کمی زیاده پنداری فهم گستراند که علامه گان به " م " حضرت به خود نبستند .
کلام آخر :
اگر چه برای تعداد زیادی از دوستان نگارنده مطالب منتسب هویداست لیکن هرگونه به قول دوست جدید تئوریسینتان آقای ه . هرگونه دوئل اینترنتی دستمایه قضاوتی است شیرین.
کی پرد مرغی ، مگر با جنس خود ؟
صحبت نا جنس گور است و لحد
بی ارتباط : ( ربطی به مجید آقا ندارد . )
برای دوست کامنی ام :
سن حقیر لااقل 4 سال از شما کمتر و هنوز هم دهه دوم زندگی ام پایان نیافته .
موارد ذیل رو خودت بهتر می فهمی :
... توقع/خودبزرگ بینی/مقایسه/ تحقیر/ اعتراض/تخریب/ بلاگ / تکمیل مستندات قانونی/ اخراج/ شام/ هماهنگی/ حمایت
از این که مجددا وبلاگ بنده را مزین فرمودید موجب امتنان بنده است. همان ساده نویسی پیشین کفایت می نمود و احتیاج به سنگین نویسی و مغلق نگاری نبود که به قالب اضافه و از محتوا کاسته است.
اتفاقا خود نیک می دانید تا اطمینان حاصل نکنم دست به قلم نمی برم ؛ جز مستندات نوشتاری ، گفتاری و فنی شاهد دیگری بر آن مدعا همین است که شما هنوز هم مصممید من را به طرفی از شورا منتسب کرده و بر آن پایه بر اتهامات خود پا بفشارید وگرنه در هردوی آن کامنتها و نظرات شما شبهه مشابهی است که کذبی محض بیش نیست و از همین منظر دستان شما پیشتر و بیشتر به خون آلوده است.
در نظرات پیشین فرموده اید که "شاید صحبتایی که کردیم و البته نباید تو جمع می گردیم باعث شده این طور فکر کنی" سوال من این است : بین ما چه کسی جرات پیدا می کند چنین وقیحانه تهمتهای ناروا را در جمع دوستان بیان کند؟ و چه کسی جرات پیدا می کند با چنین سبکی آنها را در وبلاگ بیاورد؟
می دانیم که کسی جز شما را این توانایی نیست.
از طرف دیگر هیچ وقت برای مغلوب کردن حریف به دروغ ( این سلاح زشت و بی شرمانه ) متوسل نشده ام. چگونه شما می توانید با این کذب محض ( همچون پیشین!) که " " مهندس رای نمی آورد بهتر است جدا شویم ..." " پا بر روی اخلاقیات و اعتقادات بگذارید؟ چگونه وجدانتان اجازه می دهد برای موجه جلوه دادن خودتان همه چیز را زیر پا بگذارید ؟ جهت یادآوری عرض می کنم سابقه آشنایی با ایشان به مدتها پیش بر می گردد و همانند شما مسبوق به انتخابات نیست. (اگر احساس می کنید نیاز به توضیح بیشتری است تا هم برای شما و هم برای دوستان دیگر بازگو کنم که شب واقعه چه خواسته ای از طرف شما برای شرکت در انتخابات مطرح شد و بعدا چه اتفاقاتی پیش آمد) حمایت آن زمان هم در حقیقت به خاطر اندیشه و روش ایشان بود و هست و هنوز هم معتقدم ایشان بهترین گزینه بوده و هست.
پرواضح است که جز حمایت معنوی و فکری از بعضی حرکتها و دوستان کار دیگری در برگزیدگان نکرده ام. من هیچ تخصصی در مشاوره و انتخاب رشته نداشته و ندارم. این که گاهی مواقع خسته نباشیدی، خداقوتی به دوستان داده ایم؛ از نظر شما جرم و گناه است؟ یا انگاشته اید که این ادعا را داشته ام که برگزیدگان از کارهای من بوده است؟
از دیگر خصلتهایی که خاص و مشخصه شماست که نمونه بارزش آن جمله معروف است که " با ما نیستی!".
می پندارید که هر کسی که با شما نباشد در مقابل و یا علیه شماست، حد وسطی وجود ندارد. کسی پیدا نمی شود که جزو هر دو طرف نباشد. فکر می کنید اگر کسی جبهه جدیدی در زندگی اش باز کرده است؛ این به معنای قرار گرفتن در طرف مقابل است. حال اگر کسی تصمیم گرفت سمت اقتصادی و تحصیلی جدیدی در زندگی اش پیدا کند باید حتما به حکم نانوشته شما محکوم به این بازیهای کودکانه گردد؟ یا به زعم شما حتما باید زیر پرچم فلان عضو شورا ( که به اعتقاد من شوراها آنچنان وزنی هم در جغرافیای سیاسی امروز ندارند) سینه بزند، احساسات پاک جوانترها را به بازی بگیرد و از همکنون برایش تبلیغات کند؟ یعنی هیچ طرح دیگری نیست؟ حدیث نان به نرخ روز خوردن در مورد کسی صادق است که همچنان پای در رکاب دارد ما که مدتهاست به دلیل گرفتاریهای شخصی مجال و فرصت را به دیگران سپرده ایم و معتقدم که من و شما دیگر الک خود را بیخته ایم و باید اندیشه های دیگری داشته باشیم.
صحبت از قهوه و ... به میان آورده اید. اتهام تازه ای نیست. تخصص شما در پراکندن اینها و وارونه جلوه دادن حقایق همتا ندارد. اگر آن اتفاق نمی افتاد امروز شما نمی توانستید انجمن را چنین یکه تازانه به راهی ببرید که هزینه های سنگین اینچنینی را باید دوستان ما پرداخت کنند.
فرموده اید که " بهر حال قبول حمایت های مالی در هر حرکتی علی الخصوص در تشکلهای عیر دولتی مصداقی به تغییر یا حمایت از عقیده خاصی نبوده و نیست" من هم با شما موافقم به شرطی که در زیر آن پارچه های آویزان نیاید " با حمایت ریاست شورای شهرستان" که اگر چنین می شد زیرکیتان قابل تحسین و شایسته تقدیر بود.
خیلی دوست می داشتم شجاعت به خرج می دادید و در کامنتهایتان اسم خود را درج می کردید متاسفانه در هر کدام سعی کرده اید خود را در لابلا مخفی کنید و در محاسبه ناپاکی به جا گذارده اید.
به هر حال من فکر نمی کردم دو خط ما این چنین کند ولی احساس می کنم که تاثیر خود را گذاشته است و ادامه ای برای آن لازم نمی بینم. در ضمن از این که ارادتمندی ام به شیخم مولانا جلال الدین خاطر عاطر شما را مکدر ساخته است عذر خواهی می کنم.
ای عاشقان، ای عاشقان امروز ماییم و شما
افتاده در غرقابه ای تا خود که داند آشنا
این باد اندر هر سری سودای دیگر می پزد
سودای آن ساقی مرا، باقی همه آن شما
" احساس می کنم " باید هرچه سریعتر این این بازی یا به قول دوستمان ح.ه " دوئل اینترنتی" تمام شود.
ابتدا از حسن توجه دوستمان متشکرم و در پاسخ باید بگویم اگر شما بنده حقیر را قابل می دانید و قبول دارید، فکر کنم گروه همکار اینجانب را نیز باید قبول کنید که با اجازه این عزیزان باید بگویم من آنها را حتی بیش از خودم مقبول و موجه می دانم.
در ضمن مجید جان! اگر شما کمی بیشتر تحقیق می کردید و می پرسیدید لازم نبود به آقای ج تهمت درج کامنت مورد نظر را بزنید که دوستان همه در جریان هستند که این نظر از کیست و به چه منظوری نوشته شده است و گروه نیز نظر ایشان را در این کامنت ( هرچند کمی تند بیان شده است) قبول دارند که باید پذیرفت جواب های، هوی است و اگر منصفانه نگاه کنی، این برخورد زیاد هم بیراه نیست. شما که این قدر نگران آبروی مومن هستی باید کمی بیشتر هوای کارهایت را داشته باشی که تهمت زدن از فاش کردن اسرار دیگران هم منفورتر است.
آری مجید جان، شما این بار هم اشتباه کردی!!!!
آقای ج ؟ چرا اجازه نمی دهد اسمش را ببرید؟ ها؟
مگر سالهای قبل هزینه ها از کجا تامین می شد که امسال به بیش از مبالغ تصویب شده نیازمند شدید؟ مگر هزینه تبلیغات چقدر نسبت به سالهای گذشته تغییر کرده است؟ هنوز فاکتور بدهی گرافیک شیوه در مشهد تسویه نشده است.
ببین حسین جان ! من با کار صادقانه ای که شما انجام می دهی هیچ مخالفتی ندارم و می دانم که از روی حسن نیت هم این کار را انجام می دهی و برای خدا هم هست. اما وقتی ثمره تلاش افراد دیگر ( خودم را می گویم که در انجمن عطار پیر شدم )هم به حساب کس دیگری ریخته می شود و وارد معرکه های سیاسی بی ارزش می شود و تمام و کمال در اختیار دیگران قرار می گیرد حق دارم نسبت به آن اعتراض کنم. اگر اسم انجمن عطار نمی آمد حرفی نبود همانند سالهای پیش که به برگزیدگان جز خداقوتی سهمی نداشته ام امسال هم همانگونه می کردم.
مسخره تر و مضحکتر از این هم می شد ؟ ؛ با حمایت ریاست شورای شهرستان!!!؛
اما به شما اشکالی وارد نیست... شما جوانید و جویا..
دوست عزیز و همکار قدیمی ، ع. جان
به بنده ابراز لطف فرمودید .
فقط چند نکته کافیه دقت کن .
همه دوست دارن کمک کنن اما لازمش اینه که بتونند و تونستنم به شرایط بستگی داره . شرایطی که برای خودمون رقم می زنیم خیلی مهمه .
کم و بیش وتنها من از اوضاع با خبرم اما برگزیدگان به اون دوست بزرگوار خیلی بدهکاره و نسبت به شما هم بزرگوار ؛ احوال پرسی قبل از جلسه انجن تو دانشکده ادبیات و یا دعوت شخص ایشون تو جمع تیم اجرایی . شاید اگه گله ای هم باشه باید اون گله می کرد گر چه هنوز برای شما احترام خاصی قائله .
کمی بیشتر حوصله کن و کلاه خودت قاضی . به خودش تو با مایی.
سلام مجید جان
می بینم که باز هم در پاسخ خود مرا مورد لطف و محبت خود قرار داده اید!
مجید جان! انجمن دارای دبیر و شورای مرکزی است و این عزیزان خود به خوبی می دانند که از انجمن چگونه استفاده کنند، فکر نمی کنم صحیح و شایسته باشد که هر یک از اعضا در صدد القای " تز فکری " و تصمیمات خود به آنها باشند که در این صورت وجود این شورا زیر سوال می رود.
مجید جان! اشتباه اصلی تو در همین است که فکر می کنی تو پیر انجمن هستی و ما جوان و جویای نام، که همگان می دانند که بنده فقط یکسال پس از شما وارد انجمن شدم و از اولین جلسه رسمی که در دانشکده جنابعالی و در اتاق انجمن های اسلامی ( اگر خوب خاطرم مانده باشد ) برگزار شد، در کنار انجمن بوده ام و اغراق نگفته ام اگر ادعا کنم تنها کسی هستم که در تمام جلسات انجمن در طول 5 سال گذشته، حضور داشته ام. ( حتی بیش از شما و دیگر دوستان )
مجید جان! مشکل شما این است که فکر می کنید " بچه ها نمی فهمند " ( این جمله را حدود یک ماه قبل به شخص بنده گفتید اگر خاطر مبارک باشد! ) و شما خوب می فهمید. بنده اعتراف می کنم که غرور بیش از اندازه دارم و شاید پر مدعا نیز باشم، اما هیچگاه جرات ادعایی چنین گزاف را به خودم نمی دهم!
مجید جان! اگر امروز می بینی که مقبولیت حضرتعالی در میان اعضا کم شده است ( که من گمان می کنم راه بازگشتی نیز وجود داشته باشد ) دلیل آن همین " خودبزرگ بینی" است. البته ببخشید که این قدر صریح می نویسم که دلیل این امر صراحت شما در " جوان و جویای نام دانستن " ( که شاید منظور لغت دیگری بوده و برای ادبی شدن تبدیل به " جوان " شده است ) ما است.
* شما که بیشتر در جریان کارهای انجمن هستید باید بدانید که " یکبار دیگر هم اسم انجمن عطار در تبلیغات برگزیدگان آمده بود که احتمالا شما " مطلع " نیستید! "
* تسویه فاکتور مذکور نیز به عهده دفتر بوده که به ما ربطی ندارد و ما فاکتور مذکور را به آقای... تحویل داده ایم. ( اگر خاطر مبارک باشد آن سال حامی ما اقای مهندس بودند. )
* خودمانیم مجید جان! اگر پای تبلیغات می آمد " با حمایت مسئول امور فرهنگی شورای شهرستان " فکر نمی کنم دیگر این کار از دید شما مسخره و مضحک می نمود!!!
به هر حال قبلا نیز عرض کردم : " زمان اثبات می کند که چه کسی درست می گوید! " ( البته این زمان خیلی وقت است که برای شما سپری شده اما نمی دانم چرا اشتباهات گذشته خود را نمی پذیرید؟؟؟ )
موفق باشید
car insurance quotes ga iuxyib auto insurance quotes fl xoouxg eastwood auto insurance sxb infinity auto insurance 556998
cheapest car insurance pkp auto owners insurance =-) florida auto insurance 977 cheap auto insurance 5400
car insurance rates ltqnp life insurance %-]] viagra ktuky auto insurance vhsx
car insurance rates qrsn cheap auto insurance 8-))) life insurance rate eghn
cheap auto insurance quotes wjyy car insurance ewjl viagra >:[
cheap auto insurance %O best life insurance 762942 american life insurance company %-DDD auto insurance 8-D
cheap car insurance 8]] cheap car insurance ztlx purchase viagra >:-OOO auto insurance 052
car insurance quotes nj 9072 car insurance quotes bpfcq life insurance quotes :-OOO classic car insurance 970
nexium :-[[[ ciprofloxacin 19464 car insurance quote :[[ car insurance 384
sildenafil 785086 buy prozac weekly 982 auto insurance quotes ictx acyclovir som
cipro usa pharmacy cev car insurance quotes 6097 cheapest car insurance =-O
prednisone =-)) nexium ultr buying accutane 768 buy discount cialis 1500
sildenafil gyym ciprofloxacin effects 89145 car insurance quotes >:)))
florida car insurance 976 buy car insurance online 4053 discount auto insurance >:-(((
cheap auto insurance eeg cheap insurance 804 online classes bybwir accutane 4059
cialis xwzje discount car insurance =D online schools %DDD
prednisone buy nye sildenafil 276 free car insurance quotes vtpynb
car insurance quote adravs insurance auto auctions 450513 order cialis online 781675
online cialis 15141 order cialis online 8-DDD viagra online %[[
online physicians cialis pgbk car insurance 8[[[ buying viagra online >:-PPP car insurance adfag
florida auto insurance 336 cialis 620421 online auto insurance jeh generic cialis 8-)) get car insurance quotes 1735 insurance auto auctions 4365
best car insurance rates =((( cheap car insurance bgax cheapest car insurance uoxksk car insurance 7921 cheap car insurance >:-[[ best buy generic viagra :-[ auto insurance oprp
buy auto insurance online 43962 auto insurance teiz cialis online 418 online colleges =-DDD prednisone %) cheap auto insurance =-DD
best car insurance rates %] auto owners insurance >:-) levitra and viagra ygbev cheap car insurance rxsqig pfizer sildenafil viagra 6065 cheap cialis 4275
car insurance qoutes 376061 La Cialis más barata fpus viagra >:-D car insurance quotes 795 cheap car insurance 04219
cialis 027 viagra 8D free car insurance quotes >:P cheap car insurance 049 inexpensive car insurance 9649 viagra 87821
auto insurance klajp Descuento en cialis 8]]] car insurance quotes online :OO car insurance 15388 buy car insurance online 879 cialis nrotv
buying viagra bcxn car insurance quotes online 46434 viagra 2911 auto insurance quotes ecaa online car insurance =-]]] new york car insurance 842205 Cialis en ligne 72083
auto insurance 898 cheap cialis jfm cheap auto insurance 691258 cheap auto insurance %DD car insurance quotes 35615 viagra 27893 Cialis en ligne 8430